1. آمادگی انجام کار برای ساعات دشوارتر و طولانی تر را داشته باشید.
2. هنگام کار در این ساعات طولانی و طاقت فرسا، می توانید به آموزشهای لازم و
ارتباطات شخصی خود نیز بپردازید.
3. از تکبر و ادعا بپرهیزید. فرقی نمی کند که چه مقدار تخصص و آگاهی در شغل خود
دارید،کسب موفقیت مستلزم پشتکار، مهارتهای مالی، سرمایه کافی، کارکنان کارآمد
و کار سخت و بسیار زیاد است.
4. حداکثر کوشش و تلاش خود را برای جلب رضایت مشتریان انجام دهید. هر قدر هم که کسب و کار و تجارت
شما کوچک باشد، این موضوع، اهمیت خاص خود را دارد.
5. هرگز قول و وعده ای ندهید که قادر به انجام دادن آن نیستید.
6. من مسئول سرنوشت خودم هستم.
اگر
شما تمام دوره کاریتان منتظر آن هستید که یک اتفاق جالب برای شما بیافتد
باید خیلی منتظر باشید. افراد حرفهای موفق، کاری میکنند که چیزهای خوب
اتفاق بیافتد. بنابراین خودتان را مجبور کنید که در مورد شغل و حرفه خود
طور دیگری فکر کنید. شما در شغل و حرفه خود ترقی خواهید کرد و مسئول آن
هستید که کاری کنید که این اتفاق بیافتد.
7. هر چیزی ممکن است.
اگر
فکر کنید که هیچ راهی وجود ندارد که شما تا سطح معاون رئیس جمهوری برسید
پس مطمئناً به آن سطح نخواهید رسید. به یاد داشته باشید اگر شما فکر کنید
که نمیتوانید احتمالاً نخواهید توانست. گرایش به این موتور کوچک را
بپذیرید "من فکر میکنم میتوانم" .
8. هیچ کاری را آنقدر کوچک نشمارید که نخواهید آن را خوب انجام دهید.
شما
نمیدانید که چه موقع قرار است مورد توجه قرار گیرید. این دلیلی است که به
شغل خودتان توجه کنید. همهاش همین است، یک مدیر اجرایی روابط عمومی گفت:
که اولین شغل او در بخش روابط عمومی یک شرکت، نگه داشتن حساب موجودی صندوق
بود. او با روش خود توانست از عهده این کار برآمد و آنها فوراً متوجه کار
سخت او و توجه او به جزییات شدند. بیاد داشته باشید دفعه بعد که شما احساس
کسالت کردید به این دلیل است که شما کار را سطحی و مکانیکی انجام میدهید.
9. هرکس یک کلید ارتباط نهفته است.
در حالی که شما نیاز دارید در محیط کار جدی و با پشتکار باشید، میتوانید برای کسانی که در اطراف شما هستند خوب و مطلوب باشید.
آیا
فکر میکنید این مهم نیست که یک تفاهم و توافق خوب با مسئول دفتر رییستان
داشته باشید؟ در این حد که وقتی شما واقعاً کار مهمی دارید و یا نیاز به
مشاوره با رئیس دارید، جلسه ملاقات شما با رییس را در برنامه او بگنجاند.
با کسانی که در اطراف شما هستند مؤدب و فروتن باشید. شما هرگز نمیدانید چه
وقت ارتباطات گذشته شما درآینده شما نقش بازی میکنند.
10. من را مجبور کردهاند که این کار را انجام دهم ... وآن شخص که مافوق من است.
اگر
شما روزهای خود را با چنین احساسی میگذرانید که مجبورید بیوقفه کاری که
مسوولیت انجامش را دارید انجام دهید، کارایی شما دچار نقصان خواهد شد. شغل
شما ممکن نیست که کاملاً مناسب باشد. اما کارکنان موفق بدون آنکه فکر کنند
کجا هستند طوری عمل میکنند که انگار شغل ایدهآل خود را دارند.
11. تنها آنچه که میدانم مهم نیست بلکه چه کسی را میشناسم نیز مهم است.
کارکنان
موفق اهمیت شبکه ارتباطی را هم در داخل و هم در خارج از سازمان میدانند.
شما به ارتباطات حرفهای از پیش ایجاد شده نیاز دارید. یک همکار را برای
ناهار در بیرون سازمان دعوت کنید. در اوقات فراغت بعد از کار در جمع
همکاران حاضر شوید، به انجمن حرفهای خود محلق شوید. سهم خود را در ایجاد
شبکه ارتباطی برای آیندتان انجام دهید.
12. چه کار دیگری میتوانم انجام دهم .
از
آنجایی که شما مسئول سرنوشت خود هستید. این وظیفه شماست که راههای پیشرفت
حرفهای خود را جستجو کنید. داوطلب شوید و پروژههای بیشتری بگیرید،
مهارتهای جدید یاد بگیرید تا طالب شما بیشتر شود. برای کمک به همکاران
بیشتر از ساعت اداری بمانید. کارکنان موفق تنها کار خود را کامل نمیکنند و
بروند. آنها در جستجوی راههای دیگری برای نشان دادن خودشان هستند.
13. شکست به هموار کردن جاده موفقیت کمک میکند.
در
حالی که به نظر میرسد بعضی از افراد هرگز تجربه عقب نشینی را ندارند،
حقیقت این است که هرکس گاهگاهی شکست می خورد. فرق بین افرادموفق و ناموفق
در این است که آنها چطور با شکست کنار میآیند. آنهایی که موفقیت را
مییابند کسانی هستند که از شکستها درس میگیرند و به پیش میروند