دانش و مهارت کلید موفقیت

دانش و مهارت کلید موفقیت

درباره مهارت ها زندگی
دانش و مهارت کلید موفقیت

دانش و مهارت کلید موفقیت

درباره مهارت ها زندگی

اختیار احساستان‌ را در دست بگیرید


اندیشه‌های شما، احساسات‌ شما را شکل می‌دهد و احساسات هم اعمال و رفتارتان را هدایت می‌کند. همه ما با افرادی روبه‌رو شده‌ایم که کنترل احساساتشان را در محیط کار از دست می‌دهند، درها را می‌کوبند، سر همکاران یا مشتریان فریاد می‌زنند و چیزهایی می‌گویند که خیلی زود پشیمان می‌شوند.

اشخاصی را دیده‌ایم که در جلسات کاری نمی‌توانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند، چون با نظراتشان مخالفت شده است یا این که فرد دیگری را به جای آنها نشانده‌اند. هدف دست‌کشیدن کامل از احساسات نیست، بلکه باید به دیگران اثبات کنید که توانایی غلبه بر عواطف خود را در شرایط گوناگون دارید. منظور از کنترل، تسلط بر خود است. احساسات به روش‌های گوناگون مانند تن صدا، اشاره، ادا و اطوار منتقل می‌شود. بنابراین برای کنترل احساسات باید به طور آگاهانه روی تمام موارد، از صحبت کردن گرفته تا حرکات بدن تسلط کامل داشته باشید.

به طور حتم یکی از ضروریات زندگی امروز کنترل احساس است. مفهوم این گفته آن نیست که احساسات خوب مانند مهربانی، احترام، عشق و سخاوت مهار شوند. این احساساتی است که به ما کمک می‌کند انسان‌های بهتری شویم و شخصیت خود را در مسیری مثبت شکل دهیم. اما در اینجا ما به احساساتی منفی (خشم، حسادت و رنجش) اشاره می‌کنیم که می‌تواند شیوه کاملا چشمگیر و مشخص رفتار منفی‌مان را تغییر دهد. این که فکر می‌کنیم چه احساسی داریم، تاثیر آشکاری بر احساس واقعی ما دارد. اگر ذهن‌تان به شما بگوید خسته هستید، مکانیسم بدن شما، اعصاب و عضلات‌تان این واقعیت را می‌پذیرد. چنانچه ذهن به طور جدی به موضوعی علاقه‌مند باشد، می‌توانید تا هر وقت که بخواهید به فعالیتی که به آن موضوع مربوط می‌شود، ادامه دهید.

اگر بر احساسات خود تسلط نداشته باشید هیچ‌گاه نمی‌توانید بر دیگران تسلط یابید و آنها را مدیریت کنید. کسب و کار در روابط با مردم معنی پیدا می‌کند و چنانچه نتوانید بر احساسات خود غلبه کنید نه تنها موفق نمی‌شوید، بلکه باعث افت شما نیز می‌شود. اهمیت و ضرورت مهارت و کنترل احساسات در این است که احساسات از عوامل سازش انسان محسوب می شود و از عوامل غنابخش و ایجاد لذت در زندگی است که کمبود یا نارسایی در آن موجب به خطر افتادن سلامت روان می‌شود. کنترل عواطف در زندگی فردی و جمعی ما نقش به سزایی دارد، به طوری که در زندگی فردی عامل کار، فعالیت، تلاش، ایجاد تحول در زندگی و حفظ و صیانت وجود است. همچنین در زندگی جمعی عامل ایجاد پیوند میان انسان‌ها وموجب کار و فعالیت دسته‌جمعی است.

وقتی احساس می‌کنید به اوضاع تسلط کامل دارید، می‌توانید خلاق تر باشید، تفریح بیشتری داشته باشید و تنش کمتری را تجربه کنید. وقتی نسبت به خود احساس خوبی داشته باشید برای فرزندان، همسر و همکاران‌تان الگوی بهتری خواهید بود. یکی از مهم‌ترین راه‌های غلبه بر احساسات، کنترل خشم و جلوگیری از عصبانیت است. افراد احساساتی به رنج و افسردگی بیشتری دچار می‌شوند. خشم یکی از مخرب‌ترین احساسات است و می‌تواند فشار خون بالا و افسردگی را موجب شود. اگر خشم‌تان را نیز بروز ندهید، امکان دارد به مشکلات دیگری بینجامد. ممکن است موجب شود که رفتارهای خشونت آمیز بی اراده نشان دهید یا پیوسته بدخلق، عبوس یا بدبین باشید. بهتر است در تمام شرایط زندگی خونسردی و آرامش خود را حفظ کنید.

آرامش و شکیبایی اغلب می‌تواند به شما کمک کند که فراز و نشیب‌های زندگی را با ملایمت پشت سر بگذارید. ذهنی آرام و آسوده تنها زمانی دسترس‌پذیر است که احساسات به شکل درست بروز داده شود.

توصیه‌های مهم:

‌ احساساتی قوی داشته باشید. افراد خوب یا شخصیت‌های استوار، احساساتی قوی دارند. این به آن معنی نیست که می‌توانید اجازه بدهید احساسات‌تان بر شما غلبه کند، قضاوت‌های‌ شما را تیره کرده و ایجاد مشکل کنند. با شناسایی علائم عصبانیت‌تان، می‌توانید راحت تر بر آنها چیره شوید حتی بدون این که کسی بفهمد.

هنگامی که برای اولین بار با چیزی که احساس شما را تحریک می‌کند، روبه‌رو می‌شوید، سعی کنید در خصوص درستی یا نادرستی آن از خود پرسش نمایید. پرسش، توجه کردن را متمرکز و اطلاعات ورودی را غربال می‌کند و مانع بروز احساسات تند از ناحیه شما می‌شود.

تن صدای خود را بلند نکنید و از استدلال‌های منطقی بهره بگیرید.

خود را برای حفظ آرامش آماده کنید. زمانی که می‌خواهید سخنرانی انجام دهید، خود را برای هر نوع سوال و انتقادی آماده کنید. با این کار می‌توانید هنگام ایراد انتقادات دیگران آرامش خود را حفظ کرده و بدرستی پاسخ آنها را بدهید.

احساسات را سرکوب نکنید. احساسات سرکوب شده امکان دارد روزی همچون آتشفشان منفجر و ضررهای احساسی و جسمانی بزرگی را موجب ‌‌شوند. حدود 72 درصد بیماری‌های جسمانی بر اثر احساسات سرکوب شده‌ای به وجود می‌آیند که ذهن و جسم‌مان را همچون خوره می‌خورند. احساسات سرکوب شده وقتی در برهه‌ای از زمان سر برآورند، ضربه‌های بزرگ‌تری به دیگران و به ما می‌زنند. این درست مانند فشاری است که بر قابلمه زودپز وارد می‌شود که اگر از سوپاپ استفاده نکنید، سرانجام آن انفجاری مخرب است. احساسات فرو خورده، ناراحتی زیاد و فشار روحی بالا را موجب می‌شوند که مستقیما به احساسات انباشته شده ارتباط پیدا می‌کنند. وقتی احساسات را درونمان انباشته سازیم، کوهی از مشکلات را ایجاد می‌کنیم. اگر احساسی نداشته باشید، نمی‌توانید انسان باشید و چنانچه آنها را سرکوب کنید، غیرطبیعی است. بنابراین برای اظهار احساسات‌تان به‌گونه‌ای درست و سالم شیوه‌هایی بیابید.

در برنامه روزانه‌تان ورزش را فراموش نکنید. هرگز اجازه ندهید سوابق کاری‌تان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید، همچنین در هفته 3‌‌ـ‌2 بار در هفته به مدت 45‌‌ـ‌20 دقیقه پیاده‌روی کنید یا در پایان هفته کوهنوردی کنید. مطمئن باشید همه این رفتارها را فراموش خواهید کرد.

عصبانیت را ریشه‌یابی کنید. ببینید چه چیز باعث عصبانیت‌ شما می‌شود. آگاه باشید که چرا در موقعیت‌هایی کنترل خود را از دست داده و عصبانی می‌شوید. هنگامی که فهمیدید چه چیز موجب عصبانیت‌تان می‌شود، درصدد جلوگیری از بروز چنین موقعیت‌هایی برآیید. یا این که یاد بگیرید چطور باید با این موقعیت‌ها کنار بیایید تا شرایط زندگی و کاریتان خدشه دار نشود.

گفته‌های خود را کنترل کنید. کنترل گفته‌هایی که از دهان شما خارج می‌شود بسیار آسان است. فقط کافی است در جواب سخنان توهین‌آمیز و ناخوشایند، دهان خود را باز نکنید تا هیچ کلمه تحقیرآمیزی از آن خارج نشود.

سعی کنید در موقعیت‌هایی که حالات عاطفی نامطلوب به وجود می‌آورد و احساسات شما را تحریک می‌کند، قرار نگیرید.

در پایان هر روز، خشم‌تان را دور بیندازید. یاد بگیرید که با ترک محیط کار عصبانیت‌های خود را دور بریزید. بعد از پایان فعالیت‌های روزانه به کارهایی بپردازید که به آن علاقه‌ دارید و لذت می‌برید.

با اعضای خانواده یا دوستانتان بیرون بروید و پیاده‌روی کنید. تلویزیون ببینید و مطالعه کتاب را فراموش نکنید. با این کار استرستان را از بین خواهید برد.

اگر کسی صدایش را برای شما بلند کرد و بحث و جدل راه انداخت، شما نباید واکنش متقابل انجام دهید. کاری کنید که او به اعتماد به نفس شما پی ببرد و از فریاد زدن بپرهیزید. با این کار اثبات می‌کنید که فرد خونسردی هستید و با اقتدار کامل می‌توانید کار خود را دنبال کنید.

به خاطر هر مساله جزئی عصبانی نشوید. تنها چند استدلال منطقی می‌تواند همه چیز را به حالت عادی برگرداند، البته شاید کمی وقتگیر باشد، اما موفقیت نهایی از آن شماست.

الگوهای رفتاری دلخواه را روی کاغذ بنویسید و با خود تکرار کنید.

احساسات منفی خود را با اعتماد به نفس جایگزین کنید و تعادل احساسات‌تان را حفظ کنید. در این مسائل عجله نکنید.

تا حدامکان از ابراز و بیان عواطف و احساسات نامطبوع خودداری کنید.

کمی قدم بزنید تا عصبانیت‌تان فروکش کند.

در جلسات کاری، هنگامی که کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره شما ایراد می‌گیرد، عصبانی نشوید. وقتی می‌بینید که درصدد خشمگین‌شدن هستید، خود را از محل دور کنید. بهانه‌ای بیاورید و از جلسه بیرون بروید تا بتوانید عصبانیت‌تان را کاهش دهید. اگر برای فروکش کردن خشم‌تان به خود فرصت دهید، می‌توانید کنترل احساسات را دوباره به دست آورید.

عکس‌العمل اندام‌های بدن خود را کنترل کنید. کنترل عکس‌العمل‌های گوناگون بدن کار آسانی نیست. همه ما هنگام عصبانیت واکنش‌های مخصوص به خود داریم که دیگران را متوجه احساسات ما می‌کند و در نهایت آنها را به سمت افکار درونی ما رهنمون می‌سازد. باید تمرین کنید که در هر وضعیت عاطفی که به سر می‌برید، شرایط عادی خود را حفظ کنید. با شنیدن خبر خوب باید تغییری در وضعیت ظاهری خود ایجاد نکنید تا شخص مقابل از احساس واقعی شما با خبر نشود. حرکات چشم و دهان خود را کنترل کنید. برای مثال چنانچه بعد از شنیدن خبری با پای خود مکررا ضربه‌های آهسته به زمین وارد کنید این کار گویای این مطلب است که خبر مورد نظر موجب عصبانیت شما شده است و می‌خواهید از این طریق خشم خود را تخلیه کنید.

سعی کنید عواطف و احساسات خویش را با در‌نظر گرفتن محیط و شرایط، در زمان لازم به دیگران نشان دهید، اما نکته‌ای که باید رعایت نمایید این است که احساسات خویش را به بهترین شیوه بیان کنید به طوری که روش شما اجتماع پسند باشد یعنی آنچه را که موجب دلتنگی و ناراحتی شماست‌ بیان می‌کنید، طرف مقابل نرنجد و دوستی و احترام بین شما بر هم زده نشود.

به خاطر طغیان‌های عصبی خود عذرخواهی کنید. با وجود این که قصد بدی نداشته اید، درست نیست جلسات اداری را با عصبانیت ترک کنید. اگر هنگام جلسه عصبانیت‌تان باعث شده به کسی بی‌احترامی کنید، از او معذرت بخواهید. لزومی ندارد برای عصبانیت خود توضیحی بیاورید. فقط گفتن «من رفتار بدی داشته‌ام و عذر می‌خواهم» کافی است تا همه سوءرفتارها (رفتارهای ناشایست) را از بین ببرد.

هیچ‌گاه پاسخ طعنه‌آمیز و نیشدار در جواب شخص مقابل ندهید، چون این کار تعجب افراد را برمی‌انگیزد، شاید آنها می‌خواهند به درون شما نفوذ کنند، اما شما به آنها این اجازه را نمی‌دهید پس با این کار او عصبانی می‌شود و به شکل یک آدم نادان و نامعقول در می‌آید.

قبل از نوشتن هر پیام کامپیوتری ناشایست (ایمیل) کمی صبر کنید. هیچ‌گاه به دیگران بی‌‌احترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. قبل از ارسال هر پیام کامپیوتری ناشایست در پاسخ به انتقادات دیگران یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجدیدنظر کنید.

خونسردی خود را در تمام شرایط حفظ کنید و هیچ‌گاه عصبانی نشوید. قضاوت دیگران در مورد شما اهمیت چندانی ندارد، چون در مورد شخصیت شغلی‌تان قضاوت می‌کنند و خود واقعی شما را نمی‌شناسند، پس براحتی خشمگین نشوید تا بتوانید در کار خود به موفقیت دست پیدا کنید.

همکارانتان را بهتر بشناسید. ببینید رفتار هر کدام از آنها چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرف‌های آنها که برای شما مانند انتقاد می‌ماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن شخصیت و رفتارهای همکارانتان بهتر می‌توانید با انتقادات آنها کنار آمده و خشم خود را کنترل کنید.

از قانون 10 ثانیه‌ای استفاده کنید. هیچ عکس‌العملی نشان ندهید، اگر می‌بینید که در یک جلسه کاری یا پشت تلفن می‌خواهید خشم‌تان فروکش کند، با خود تا 10 بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری شود. قبل از نشان دادن هر گونه عکس‌العمل واقعیات را بررسی کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد